مقاله

داستان من و قهوه

داستان من و قهوه، داستانی دیرینه و پرماجراست. از آن روزهای پرمشغله ی دانشگاه که با چنگ و دندان دنبال یه جرعه قهوه ی داغ توی دانشگاه بودم تا به امروز که یه کلکسیون دار قهوه تمام عیار شدم!

یادمه یه روز توی محل کارم بودم که یه خستگی مطلق وجودمو فرا گرفته بود. انگار یه عالمه سرباز خسته توی سرم رژه میرفتن و یه سمفونی غم انگیز از خمیازه و خواب رو برام می‌نواختند.

توی همین حال بودم که چشمم به یه ماگ قهوه ی خوشگل روی میز همکارم افتاد. طرحش یه گربه ی تنبل بود که داشت یه فنجون قهوه رو توی بغلش گرفته بود و یه لبخند ملیح روی لبش بود.

از اون موقع بود که عشق من به ماگ های خاص و منحصر به فرد شروع شد. دیگه هرجا میرفتم دنبال یه ماگ جدید می گشتم. از بازارهای سنتی گرفته تا مغازه های لوکس رد پای من رو به راحتی میشد پیدا کرد.

یه ماگ دارم که از یه سفر مجردی با دوستام یادگاریه. یه ماگ دیگه هم دارم که هدیه ی تولد عشقم بود و هر بار که ازش قهوه میخورم یاد اون روز خاص می افتم.

حتی از دیگران هم ماگ هدیه میگرفتم، یادمه مادربزرگم روز تولدم که شد ماگ پاندای کنگ فو کار رو برام خرید ، گذشت و خودم شدم ماگ فروش محل و زندگی من شبیه یه موزه ی ماگ شده! یه عالمه ماگ با طرح ها و رنگ های مختلف که هر کدوم یه خاطره و یه حس خوب رو توی خودشون دارن. شاید یکی از دلایلی که اسم ننه چی رو هم روی این فروشگاه گذاشتم مادربزرگم باشه آخه ما اصفهانی ها به مادربزرگ میگیم ننه جون .

ماگ های من فقط یه وسیله برای نوشیدن قهوه نیستن، بلکه هر کدوم یه داستان، یه حس و یه خاطره رو با خودشون حمل میکنن.

و حالا ننه چی رو راه انداختم تا این عشق و حس و حال رو با شما به اشتراک بذارم.

امیدوارم توی فروشگاه مون بتونید ماگ های منحصر به فرد و دوست داشتنی خودتون رو پیدا کنید که هر جرعه قهوه رو برای شما به یه تجربه ی به یاد موندنی تبدیل کنه.

راستی، یادتون نره که ننه چی یه عالمه داستان های طنز و بامزه از دنیای قهوه و ماگ ها داره که منتظر شماست!

منتظر دیدارتون توی “فروشگاه ننه چی ” هستم!

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *